نوشته شده توسط مژده خواجهپور، روانشناس موسسه حمایت از بیماران چشمی آرپی[1]
مقدمه
گاهی برخی از کلمات به شدت قدرتمند هستند و بر احساس و افکار ما تاثیر می گذارند. دلیلش هم این است که ما نمی توانیم بازنمایی های ذهنی مان را از واقعیت جدا سازیم. به نمونه زیر توجه کنیم:
فردی را تصور کنیم که بیش از حد از شکست خوردن در کارش رنج میبرد. او برای اجتناب از این فکر، همیشه در اتاق کارش مشغول فعالیت است و سعی میکند هیچ کسی از او ناراضی نباشد و اشتباهی نکند. اما به تدریج مشکل این روش بر او نمایان میشود و کم کم خستگی بر او غلبه میکند و مدام در کارش دچار اشتباه میشود. به تدریج این اشتباهات باعث میشود افکار مربوط به شکست و هیجانات دردناک در او پررنگتر گردد. هر چقدر او افکارش را مثل واقعیت میبیند و اجازه میدهد که این افکار او را هدایت کنند، خستهتر میشود و بیشتر اشتباه میکند. از این گذشته هر چه بیشتر در مقابل بازنده بودن مقاومت میکند، احساس شکست هم در او قویتر میشود.
احتمالا تجربه کردهایم که گاهی ذهنمان ما را طوری توصیف میکند که برایمان دردناک است. مثلا تصور میکنیم که احمق، چاق، ضعیف، بیفایده یا زشت هستیم. تکنیک های مختلفی وجود دارد که به ما کمک می کند تا به شیوه ای منعطف تر به این افکار منفی و متمرکز بر خود پاسخ دهیم، و کاری کنیم که این افکار دورمان حلقه نزند و رفتارمان را محدود نکند. یک نکته جالب که خوب است به خاطر بسپاریم این است که کلمات نشان دهنده بیشترین تلاش ذهن ما برای محافظت کردن از خودمان است!!! در ادامه به تمرین هایی خواهیم پرداخت که شاید عجیب به نظر برسند. هدف این تمرین ها رسیدن به یک چیز است: این که به ما کمک شود تا در صورت نیاز، افکارمان را رها کنیم.
تمرین شماره یک: با کلمات بازی کنیم
- قبل از اجرای این تمرین، باید کلمه ای که برای توصیف خودمان به کار میبریم و برایمان دردناک است را به خاطر بیاوریم.
- این کلمه چه اثری بر ما دارد؟ چه احساسی در ما به وجود میآورد؟ یا باعث انجام یا عدم انجام چه کاری می شود؟
- حالا، این کلمه را (بلند یا آرام) خیلی کند تکرار کنیم. آیا وقتی در حال انجام آن هستیم، متوجه میشویم که در حال رها کردن آن هستیم؟
- حالا، همین کلمه را خیلی سریع تکرار کنیم. این کار را سی ثانیه انجام دهیم. آیا تغییری در تاثیر این کلمه ایجاد می شود؟
- میتوانیم همین کلمه را با تن و بلندی صدایی که دوست داریم، مثل ریتم آهنگ تولدت مبارک تکرار کنیم. آیا تغییری در تاثیر این کلمه ایجاد شد؟
وقتی چنین کلماتی را آرام یا سریع تکرار میکنیم، آنها را مانند صدا تصور میکنیم و به تدریج معنا یا اثر خود را از دست می دهند. بنابراین، با انجام این تمرین متوجه میشویم که کلمه فقط یک کلمه، و یک فکر، فقط یک فکر است، و نیازی نیست که بر احساس و رفتارمان تاثیر قدرتمندی داشته باشد.
تمرین شماره دو: افکار را شناور کنیم
چون این تمرین خیالی است، بهتر است آن را در جایی انجام دهیم که بتوانیم چشمان خود را ببندیم و تمرکز داشته باشیم.
- باید تصور کنیم که بر فراز کوه، کنار رودی نشسته ایم و جریان آب را حس می کنیم.
- هر بار که متوجه فکری میشویم، باید تصور کنیم که به آرامی آن را روی برگی میگذاریم و به آب میاندازیم و گذر آرام آن برگ را در آب، نگاه میکنیم. ممکن است حین انجام تمرین، حواسمان پرت شود که البته طبیعی و قابل انتظار است. با این حال همین تصورات را باید انجام دهیم.
- شاید متوجه شویم که دور کردن برخی افکار برایمان دشوار است. اگر متوجه چنین حالتی شدیم، باید باز هم آن فکر را روی برگی قرار دهیم و پرتاب کردن آن را به آب تصور کنیم.
- باید پنچ دقیقه تمرکز کنیم و هر فکری را که به ذهنمان میآید شناسایی کنیم و این افکار را هر چه که هست، بر روی برگ ذهنی بگذاریم و تصور کنیم که از مقابل چشمانمان سر میخورند و میروند.
***
این تمرین چطور بود؟ شاید از اینکه این افکار سریع و خودکار به ذهنمان آمد، تعجب کنیم. ذهن ما خیلی ماهرانه تشویقمان میکند که به جای دیدن افکار، در مورد آن ها فکر کنیم. ممکن است حداقل برخی از افکار همان چیزی نباشند که ادعا میکنند.