مسعود طاهریان: مددکار مؤسسۀ حمایت از بیماران چشمی آرپی
مهارتهای ارتباطی چیست؟
مهارتهای ارتباطی تواناییهایی هستند که برای ارائه و دریافت اطلاعات به آنها نیاز داریم و برقراری ارتباط
واضح، مؤثر و کارآمد را ممکن میکنند. این مهارتها برای همۀ جنبههای زندگی شخصی، شغلی، خانوادگی و… سودمند هستند، در پذیرش و مقبولیت اجتماعی نقش دارند و از سوءِتفاهمهای مکرر و ناامیدی جلوگیری میکنند. افراد نابینا و کمبینا باید به مهارتهای ارتباطی خود توجه کنند تا با دیگران بهتر تعامل داشته باشند. میتوان این مهارتها را به چهار دستۀ اصلی دریافت پیام، انتقال اطلاعات، مشاهده و همدلی تقسیم کرد.
اهمیت مهارتهای ارتباطی
افراد با آسیب بینایی ناتوانیها و نواقص دیداری دارند که ممکن است مشارکت آنها را در جامعه مختل کند. معلولیت آنها به شرایط اجتماعی و محیطی بستگی دارد. جامعه باید هر شخص را با توجه به تواناییها و ناتوانیهایش بپذیرد، ولی در شرایط بیرحمانۀ کنونی، درصدی از بقای اصلح وجود دارد و افراد توانا منابع را به نفع خود مصادره میکنند؛ بنابراین اشخاص نابینا و کمبینا باید تلاش کنند تا برای کاهش عارضۀ معلولیت، با دیگران شبکههای ارتباطی بسازند و با تلاش خود کاری کنند که جامعه نتواند توانمندیهای آنها را ندیده بگیرد. انگیزه و هدف نخستین عامل کلیدی برای شکلگیری تعامل مؤثر اجتماعی است. افراد با آسیب بینایی به یادگیری آگاهانۀ مهارتهای ارتباطی نیاز دارند، چون نمیتوانند صرفاً با دیدن، از دیگران تقلید کنند. این افراد باید با حمایت اطرافیانشان، فعالانه، برای رفع موانع ارتباطی موجود اقدام کنند و نمیتوانند منتظر پیشقدم شدن دیگران بمانند.
مؤلفههای مؤثر بر روابط بینفردی
فراد با آسیب بینایی باید مهارتهای ارتباطی خود را به شیوههای مختلف تقویت کنند. این شیوهها شامل تعامل رودررو، مکالمههای تلفنی، مکاتبهها و ارتباط دیجیتالی مانند ایمیل و رسانههای اجتماعی هستند، البته این گروه در این رابطه، باید حواسشان به تفاوت و ضرورت در چگونگی برقراری ارتباط باشد. در ادامه به مؤلفههای تأثیرگذار در روابط افراد نابینا و کمبینا میپردازیم.
ارتباط کلامی از طریق زبان گفتاری
معمولاً افراد با آسیب بینایی، حافظۀ شنیداری خوب و گفتار شیوایی دارند، اما باید توجه داشته باشند که زیادهگو و متکلمِوحده نشوند، هر سکوتی را با کلماتشان پر نکنند، هم شنوندۀ فعالی باشند و هم گویندهای خوب، به فهم و حوصلۀ مخاطب دقت کنند، دانش عمومی و تخصصی خود را بالا ببرند، موقعیتشناس باشند و از صدای گفتاری قوی و مطمئن بهره ببرند.
ارتباط غیرکلامی از طریق زبان بدن و حالت چهره
نابینایان و کمبینایان چون نمیتوانند زبان بدن و حالت چهرۀ دیگران را ببینند و بازخورد لازم را از اطراف دریافت کنند، در این زمینه با تأخیر رشدی مواجه هستند. این محدودیتها از نوزادی شروع میشود و در برقراری ارتباطات غیرکلامی بزرگسالی تأثیر منفی میگذارد؛ برای مثال گاهی اوقات راه رفتن، ایستادن و نشستن این افراد طبیعی نیست، حرکتهای دست و پایشان ناموزون و نامتجانس است، سرشان را به حالت پایین افتاده یا مایل به یک طرف نگه میدارند، در گفتگو تماس چشمی ندارند، در انجام حالتهای پیچیده، ارادی و فرهنگی چهره مانند اخم کردن، چشمک زدن و خندیدن ناپخته عمل میکنند، نسبت به زبان اشارۀ مرسوم بیاطلاع هستند، شانههایشان منقبض یا افتاده است و قوز گردن یا کمر دارند.
متولیان آموزش و توانبخشی، بستگان و دوستان میتوانند برای آموزش و توانبخشی افراد نابینا و کمبینا در زمینۀ زبان بدن و حالت چهره، از روشهای زیر استفاده کنند:
- یادآوری و اصلاح گفتاری و فیزیکی رفتارهای غیرکلامی
- فراهم کردن فرصت الگوبرداری از لمس افراد زنده
- ارائۀ ماکت و طرح برجسته برای تجسم
- تولید محتوای نوشتاری و صوتی برای آموزش مستقیم یا غیرمستقیم
این روشها باعث میشود که نابینایان و کمبینایان:
- به وضعیت فیزیکی خود حساس شوند.
- در مورد ارتباطهای غیرکلامی آگاه شوند و بهعمد از آنها استفاده کنند.
- دربارۀ حالتهای بدنی و چهره اطلاعات کسب کنند و از آنها در روابطشان بهره ببرند.
ارتباط نوشتاری از طریق زبان نوشتاری، نمادها، شکلکها و اعداد
نابینایان و کمبینایان به دلیل دسترسی محدود به منابع خواندنی مانند کتاب و نشریه، ممکن است اِشکالهای نوشتاری، نگارشی و تلفظی داشته باشند. برای رفع این اشکالها، مطالعه، ترجیحاً به خط بریل توصیه میشود. همچنین آنها چندان با نمادها و شکلکهای بصری که در شبکههای اجتماعی استفاده میشود، آشنا نیستند و برای یادگیری معنی و استفاده از این موارد، باید از دیگران کمک بخواهند؛ بااینحال با پیشرفت نرمافزارهای توانبخشی مانند صفحهخوان و نویسهخوان نوری، ارتباط نوشتاری از طریق کامپیوتر و گوشی همراه برای آنها آسان شده است.
ارتباط دیداری از طریق تصاویر، آثار هنری، طرحها و نمودارها
هنرمندان نابینا و کمبینا با محدودیت بینایی در زمینههای هنری مختلف فعالیت میکنند و دسترسی مخاطبان با آسیب بینایی به آثار هنری دیداری هنوز کافی نیست. این مسئله باعث میشود که دنیای فکری و ارتباطات آنها با بینایان متفاوت باشد. در مقابل درگیریِ هرچهبیشتر با تولیدات هنری، ادبی و فرهنگی برای این افراد بستر آموزش تمامی مهارتهای ارتباطی و اجتماعی را فراهم میسازد. برای رفع این مشکل، میتوان از راههای زیر استفاده کرد:
- اطلاعیافتن و بهرهگیری از خدمات نهادهای حمایتی در حوزۀ مناسبسازی آثار هنری دیداری
- درخواست توضیح از اطرافیان دربارۀ آثار هنری
- استفاده از نرمافزارهای توانبخشی برای تفسیر طرحها و نمودارها از طریق تبدیل ویژگیهای دیداری به توضیحات عددی و صوتی
گوش دادن فعال
گوش دادن فعال یعنی توجه دقیق به گوینده که باعث افزایش درک و احترام میشود. نابینایان و کمبینایان برای گوش دادن فعال، میتوانند از راههای زیر استفاده کنند:
- نگاه کردن به سمت دهان گوینده برای ایجاد حس تماس چشمی
- دوری کردن از آنچه سبب حواسپرتی میشود، مانند صدای صفحهخوان
- تشخیص حالتهای هیجانی و زبان بدن گوینده از طریق نشانههای حرکتی و علایم صوتی
- تمرکز کردن روی صحبتهای گوینده و چگونگی بیان آن
- پرسیدن سؤال یا بیان آنچه شنیدهاند برای روشن کردن مطالب
اجتماعی شدن
نابینایان و کمبینایان به دلیل فقدان یادگیری مشاهدهای، ممکن است در فرایند اجتماعی شدن دچار نقایصی باشند و ندانند که در شرایط مختلف اجتماعی باید چهکاری انجام دهند. از سوی دیگر چون نمیتوانند تمام محرکهای محیطی را درک کنند، همدلی و همنوایی اجتماعی کمتری از خود نشان میدهند؛ چراکه بهموقع متوجه رخدادهای بیرونی نمیشوند؛ بنابراین واکنش و احساسات هماهنگ با فضا در آنها دیده نمیشود و رفتارهای نامتعارف اجتماعی انجام میدهند. در برخی از موارد هم آداب مرسوم را بهدرستی رعایت نمیکنند و متوجه بازخوردهای غیرکلامی سایرین نیستند؛ برای مثال بد غذا میخورند، پوشش و ظاهرشان مرتب و متناسب نیست، حریم افراد را زیر پا میگذارند و به بهانۀ شناسایی آنها را دستمالی میکنند، بلندتر یا آرامتر حد معمول حرف میزنند و در تعامل رودررو، دورتر یا نزدیکتر میایستند. با توجه به موارد گفتهشده، گاهی افراد نابینا و کمبینا حضور کارآمدی در فعالیتهای جمعی ندارند و اعضای بینای جامعه هم نمیخواهند با آنها ارتباط برقرار کنند؛ بنابراین در قدم اول، اطرافیان این افراد باید دغدغۀ رعایت اصول اجتماعی و ترس از طردشدن را در آنها ایجاد کنند. همچنین والدین باید از همان نوپایی سهلگیری را کنار بگذارند و از طریق تذکر کلامی و مداخلۀ فیزیکی، رفتارهای اجتماعی را به فرزندان نابینا و کمبینایشان یاد بدهند. در مدرسه باید آموزگاران کلاس، مسئولان توانبخشی و مربیان پرورشی، بدون اغماض، حواسشان به آموزش مهارتهای زندگی و رعایت اصول اجتماعی توسط دانشآموزان با آسیب بینایی باشد؛ علاوه بر این برای جلوگیری از دستمالیهای بیمورد، اطرافیان باید حس کنجکاوی این افراد را با دادن توضیحات کلامی یا اجازۀ کاوش محیطی ارضا نمایند. همچنین باید متولیان امر مانند سازمان بهزیستی، آموزش و پرورش استثنایی و سازمانهای مردمنهاد محتواهای آموزشی تولید کنند تا این افراد با انواع مهارتهای ارتباطی و اجتماعی آشنا شوند. خوب است این افراد در بزرگسالی از اطرافیان نزدیک خود مانند بستگان یا دوستان دربارۀ چگونگی رفتارها و آداب اجتماعی پرسوجو کنند و بخواهند تا باهم بیرون بروند و در فضاهای جمعی و اجتماعی به آنها تذکرهای لازم را بدهند. برای این افراد انجام فعالیتهای داوطلبانه و شرکت کردن در گروههای مختلف هم بسیار مفید است؛ چراکه هر حضور و مشارکت اجتماعی فرصتی ناب برای اجتماعي شدن در اختيار آنها قرار میدهد.
رفتارهای تکراری و کلیشهای
افراد با آسیب بینایی اغلب رفتارهای تکراری و کلیشهای از خود نشان میدهند که نوعی تحریک را برای آنان فراهم میکند و آنها را هشیار و بیدار نگه میدارد. این رفتارها بهقدری رایجاند که به آنها برچسب رفتارهای نابینایی داده شده است؛ برای مثال فشردن چشم، تکاندادن سر، چرخش به دور خود، تکان خوردن پاندولی، ضربه زدن با پاها، بازی کردن مداوم با انگشتان، ضرب گرفتن روی سطوح، خم کردن سر و حرکات مشابه. این عادتهای ناپسند باعث میشود که محبوبیت اجتماعی این افراد کاهش یابد و در روابط بینفردی زیان ببینند. باید این عادتها با کمک فنون اصلاح رفتار خاموش شوند. خانوادهها، مربیان و متخصصان توانبخشی میتوانند از تذکر فیزیکی و یادآوری کلامی مانند «دستهایت کجاست؟» یا «چطور ایستادهای؟» استفاده کنند تا وضعیت، رفتار و تحریک مناسب جایگزین شود. نکتۀ قابل توجه اینکه این گروه در زمان بیکاری، چنین رفتارهایی را بیشتر انجام میدهند. پس حواسپرتی و مشغولشدن به انجام فعالیتهای مختلف جامعهپسند راه دیگری برای مبارزه با این اقدامها است. ایجاد کردن شرایط ناخوشایند هنگام بروز رفتار نامطلوب و تشویق رفتارهای متفاوت، فن دیگری برای اصلاح اطوارهای کلیشهای است. درکل افراد نابینا و کمبینا به فعالیتهای جسمانی مثل دویدن، پریدن و کوهنوردی نیاز دارند و میتوانند بسته به تواناییهای فردی و ایمنی محیط و در صورت نیاز با ایجاد تغییر، در این فعالیتها شرکت کنند که باعث رفع بسیاری از مشکلات اسکلتی، عضلانی و رفتارهای نامناسب خودتحريکيشان ميشود.
موضوعات بالا در در یک فایل صوتی هم به تفصیل مورد واکاوی قرار دادهایم. شما میتوانید این فایل صوتی را ذیل همین نوشته در وبسایت و شبکههای اجتماعی نسل مانا بارگیری کنید.