مهمان: آقای عبدالله دادخواه، رئیس بخش مددکاری مرکز توانبخشی خزانه موضوع: قوانین حمایتی بهزیستی ویژه افراد با آسیب بینایی تاریخ برگزاری: ۱۴۰۰/۱۱/۲۴
-امروز میخواهیم در خصوص مسائل، تنگناها و فراز و فرودهایی که در قانون برای معلولین وجود دارد و نقش بهزیستی به عنوان یک سازمان تسهیلگر در این زمینه صحبت کنیم. همان طور که میدانید، مهمترین و جامعترین قانونی که در حال حاضر برای استفاده معلولین وجود دارد، قانون حمایت از حقوق معلولین است که ابتدا در سال ۸۳ تصویب و بعد بازنگری شد و در سال ۹۶ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و در فروردین سال ۱۳۹۷ به صورت قانون در ۳۰ ماده به قوه مجریه ابلاغ شد و رئیس جمهور وقت هم این قانون را برای اجرا ابلاغ کرد. همان طور که گفتم، این قانون ۳۰ ماده دارد. در ابتدا تعاریف معلولیت، سازمان، وزارتخانه و… ارائه شده تا اینکه میرسیم به ماده ۹ قانون که اشاره به پرداخت شهریههای دانشجویی دارد و میگوید: اگر معلولی در مراکز آموزشی غیر انتفاعی اعم از دانشگاه آزاد، پیام نور، غیر انتفاعی و حتی شبانه تحصیل میکند، باید شهریه او به صورت تمام و کمال پرداخت شود. آییننامه اجرایی این قانون هم نوشته شده و سازمان بهزیستی اجرا کننده این قانون است؛ بنابراین اگر دانشجویی میخواهد از کمک هزینه تحصیلی برخوردار باشد، باید در سامانهای که سازمان بهزیستی ایجاد کرده، یعنی سامانه student.bezisti.net ثبتنام و مدارک مورد نیاز را در آن بارگذاری کند و منتظر پرداخت هزینههای دانشجویی باشد. قبلا توافقات ضمنی با دانشگاه آزاد انجام میشد که طبق آن به صورت متمرکز سازمان بهزیستی شهریهها را پرداخت میکرد؛ ولی جدیدا این طور شده است که بلا استثنا تمام دانشجوها، در هر دانشگاهی که تحصیل میکنند، باید اول شهریه را بپردازند و فیشهای واریزی خود را در سامانه بارگذاری کنند که بهزیستی آن مبلغ را به آنها برگرداند.
ماده دیگری که در این قانون داریم، یک سری معافیتها و حمایتهایی است که در این قانون آمده که افراد معلول از آن برای راحتتر بودن استفاده کنند؛ یعنی یک نوع حمایت رفاهی است. طبق این ماده، اگر فرد معلول بخواهد ساخت و ساز انجام دهد، برای یک واحد مسکونی (فقط یک واحد مسکونی) میتواند از پرداخت عوارض ساخت و دریافت پروانه ساخت معاف شود. همچنین هزینه برای انشعابات این واحد مسکونی، فرد میتواند معاف باشد؛ یعنی سازمان آب، برق و شرکت موظف هستند که این انشعابات را به صورت رایگان در اختیار افراد معلول قرار دهد و این مستلزم آن است که فرد معلول با در دست داشتن پروانه ساخت یا سند خانهای که به نام خودش است، به دفاتر میز خدمت بهزیستی مراجعه کند و برای شرکتهای مربوطهنامه بگیرد و به این شرکتها مراجعه کند تا بتواند از این معافیت استفاده کند. اگر بخواهیم در مورد قانون حمایت از معلولین صحبت کنیم، بحث مفصلی میطلبد و در یک ساعت لایو نمیتوان به آن پرداخت. من فقط به بعضی مواد پر استفاده از این قانون اشاره میکنم. ماده دیگری که خیلی پر کاربرد است و خیلی استفاده میکنیم، فکر میکنم ماده ۲۵ قانون حمایت از حقوق معلولین است. در این ماده آمده است که: یکی از والدین افراد معلول شدید یا خیلی شدید، میتوانند از پرداخت ۵۰ درصد مالیات بر درآمد خود معاف باشند. خیلیها میگویند که آیا خود معلول هم مشمول این ماده میشود یا خیر؟ در پاسخ باید بگویم که خیر. این قانون حمایتی برای والدین افراد معلول گذاشته شده برای اینکه از گذاشتن فرزندان معلول در مراکز نگهداری بهزیستی توسط والدین جلوگیری شود؛ لذا این قانون فقط شامل والدین افراد معلول است. والدین افراد دارای معلولیت متوسط یا خفیف نمیتوانند از این ماده استفاده کنند. ماده دیگری که بسیار مورد استفاده قرار میگیرد، ماده ۲۷ این قانون است. ماده ۲۷ هم مربوط به تقلیل کاری برای والدین افراد دارای معلولیت شدید یا خیلی شدید میشود. بر اساس آن، یکی از والدین افراد دارای معلولیت شدید و خیلی شدید میتوانند با دریافت حقوق کامل از یکچهارم ساعات کاری معاف باشند و در محل کار خود حضور نداشته باشند؛ البته به شرط آن که فرد دارای معلولیت شدید یا خیلی شدید را در خانه نگه دارند. اگر به مراکز شبانهروزی بسپارند، نمیتوانند از این ماده استفاده کنند. هر فرد باید در هفته ۴۴ ساعت کار کند. اینها یکچهارم ساعت کاری را ۱۰ ساعت در نظر گرفتند؛ یعنی در هفته میتوانند ۱۰ ساعت معاف باشند.
-در صورتی که معلم باشد که ساعات کاری ۲۴ ساعت است، چگونه این معافیت لحاظ میشود؟
-در آییننامههای اداری که برای اجرای این ماده وجود دارد، یک سری از وزارتخانهها محدودیت دارند. مثل وزارت آموزش و پرورش که برای اجرای این ماده قانونی، یک سری آییننامههای داخلی تنظیم کرده است. به طور مثال در خصوص معلمان، برای ساعتهایی که نباید باشند، حق التدریس در نظر میگیرند که چالشهای زیادی به دنبال داشته است و اصلاً اینکه آیا بودن این قانون درست است و چقدر میتواند حمایت کننده باشد؟! ماده ۲۸ هم همین قانون را برای خود معلولین مطرح کرده است که بر اساس آن معلولین شدید یا خیلی شدید میتوانند با ارائه گواهی سازمان بهزیستی، از ۱۰ ساعت تقلیل ساعت کاری استفاده کنند. این ماده بسیار چالش برانگیز است. به این دلیل که کارفرمایان و حتی وزارتخانهها را باز میدارد از استخدام افراد معلول. خیلی از کارفرماها، حتی در سطح دولتی، انگیزه استخدام افراد معلول را از دست میدهند. سبک و سنگین میکنند که ما یک فرد معلول را استخدام میکنیم، خیلی از مزایا به او تعلق بگیرد و به اندازه یک فرد سالم هم کار نکند. به نظر من این ماده قانونی به لحاظ مدیریت نیروی انسانی دچار مشکل است؛ البته قبلا توسط دوستان دیگر توضیح داده شده که قرار بر این بوده که این ماده برای معلولان جسمی حرکتی شدید و خیلی شدید و افراد ضایعه نخاعی باشد که در محیط کار خود دارای محدودیتهایی هستند و نیاز به استراحتگاه و تجدید قوا دارند؛ ولی ای کاش صراحت قانون در این زمینه بیشتر بود و مصداقها را محدودتر میکرد که تبدیل به اهرم باز دارنده برای استخدام افراد دارای معلولیت نشود. ماده مربوط به اشتغال پر کاربردترین ماده است که ما در سازمان بهزیستی برای اجرای قانون حمایت از حقوق معلولین، یک بسته حمایتی اشتغال داریم و به عنوان یک سازمان تسهیلگر این کار را انجام میدهیم که شامل این موارد میشود: ۱. حمایت از حقوق بچههای معلول در زمینه استفاده از قانون ۳ درصد. کارشناسان سازمان بهزیستی در مصاحبههای شفاهی که بعد از قبولی دوستان در آزمونهای کتبی برگزار میشوند، حضور یابند و بر اساس قانون ۳ درصد استخدام معلولین، از معلولین حمایت و توانمندیهای فرد معلول را بررسی و به حضار خاطر نشان کنند تا حتما اینها جذب شوند. دوستان میدانند که بر اساس قانون ۳ درصد، هر دستگاه دولتی موظف است که در آگهیهای استخدامی و جذب نیروی انسانی، ۳ درصد استخدام خود را به معلولین اختصاص دهد. سازمان بهزیستی به عنوان تسهیلگر سعی میکند در راستای استیفای حقوق معلولین، رابط خوبی بین جامعه هدف خود و ارگانهای مختلف باشد. حمایت دیگری که سازمان بهزیستی در زمینه اشتغال دارد، این است که اگر بخش خصوصی فرد معلولی را استخدام کند، حق بیمه سهم کارفرما را به صورت کامل پرداخت میکند و البته سازمان بهزیستی از کارفرما تعهد میگیرد که تا ۵ سال حق تعدیل نیرو و عزل شخص معلول را از کار ندارد. امتیاز دیگری که سازمان بهزیستی قائل میشود، این است که کارفرماها میتوانند به تعداد افراد معلولی که استخدام میکنند، وام اشتغال دریافت کنند که مبلغ آن اخیرا به ۱۰۰ میلیون تومان افزایشیافته است. با سود پایین که کارفرماها تشویق شوند به استخدام افراد دارای معلولیت. در این مورد هم باید تعهد ۵ ساله را داشته باشند. امتیاز دیگری که بهزیستی قائل است، پرداخت کمک هزینه بیمه خویشفرمایی است. اگر برای همکاران ما در بهزیستی مسجل شود که فرد معلول کار میکند و شاغل است؛ ولی کارفرما توان پرداخت حق بیمه را ندارد یا اصلاً نمیخواهد پرداخت کند یا فرد معلول خودش شغلی را برای خود ایجاد کرده و اگر به صورت خویشفرمایی با سازمان تأمین اجتماعی قرارداد بیمه داشته باشد و برای ما اثبات شود که این فرد دارد کار میکند، با ارائه گزارش از محل کار و وضعیت اقتصادی، اجتماعی و معیشتی مددجو و تأیید کمیته مربوطه، بهزیستی کمک هزینه بیمه خویشفرمایی را پرداخت میکند. به این ترتیب که فرد هزینهها را پرداخت میکند و فیشهای واریزی را به همراه مدارک مورد نیاز دیگر به مددکار خود ارائه میکند. مددکار این مدارک را به واحد اشتغال بهزیستی شهرستان میفرستد. مدارک در آنجا بررسی میشود و اگر مورد تأیید بود، مبلغ مورد نظر را به حساب توان خواه برمیگرداند.
-مددجویان برای دریافت این خدمات چه شرایطی باید داشته باشند؟
-شرایطش این است که فرد دارای معلولیت باشد. تابعیت ایرانی داشته باشد و کارت معلولیت از سازمان بهزیستی دریافت کرده باشد. شدت معلولیت مهم نیست و به معلولین ذهنی و روانی مزمن این خدمات ارائه نمیشود. آخرین امتیازی که در بسته اشتغال میتوانم به آن اشاره کنم، وام خود اشتغالی است که اگر فردی طرح اشتغال داشته باشد و ارائه دهد، بین ۱۸ تا ۶۰ ساله باشد، مدرک فنی حرفهای داشته باشد و سابقه بیمه نداشته باشد، میتواند ۱۰۰ میلیون تومان وام خود اشتغالی را با سود ۴ درصد دریافت کند و برای خود شغلی را ایجاد کند. تا اینجا به طور خلاصه در خصوص قانون حمایت از حقوق معلولین صحبت کردم. میخواهم در ادامه به طور مصداقی پاسخ گوی سؤالات دوستان باشیم.
-بسیار خوب. اولین سؤال این است که مددجویان بهزیستی چگونه میتوانند از طرح ترافیک استفاده کنند؟
-طرح ترافیک به معلولین بینایی و شنوایی خفیف تعلق نمیگیرد؛ یعنی معلولین بینایی و شنوایی باید متوسط، شدید و خیلی شدید باشند تا بتوانند از این طرح استفاده کنند. برای استفاده از این طرح، فرد مراجعه میکند به سامانه تهران من و مشخصات فرد نابینا را در آن ثبت میکند و مستندات کتبی مثل کارت معلولیت و… را در سامانه بارگذاری میکند و بعد یک مفاصا حساب از این سامانه میگیرد که جریمه یا عوارضی در مورد خودرو بدهکار نباشد و حدود ۱۵۰ هزار تومان هم در آن شارژ داشته باشد. پس از انجام این مراحل یک کارتابل به نام او ایجاد میشود که دارای نام کاربری و کلمه عبور است. لازم نیست که خودرو به نام فرد معلول باشد. میتواند به نام اقوام درجه یک باشد؛ یعنی پدر، مادر خواهر، برادر، فرزند یا همسرش. سپس یک کپی از سند خودرو یا برگ سبز آن میگیرد و پشت آن، نام، نام خانوادگی، کد ملی، نوع و شدت معلولیت، نسبت صاحب خودرو با فرد معلول، نام کاربری و کلمه عبوری که از سامانه تهران من دریافت کرده است و شماره تماس را مینویسند. بهتر است که برگه مفاصا حساب را که نشان میدهد بدهی ندارند، ضمیمه این برگه کنند و به مرکزی که در آن پرونده دارند، ارائه کنند. مراکز اینها را جمع و به بهزیستی شهرستان تهران ارسال میکنند. بهزیستی شهرستان تهران اینها را تجمیع میکند و برای اینکه در سامانه تهران من برای هر فرد سهمیه اختصاص داده شود، به بهزیستی کشور ارسال میشود و بهزیستی کشور در سامانه شهرداری بنا بر سهمیهای که دریافت میکند، سهمیه هر فرد را مشخص میکند. بالاترین سهمیه ۱۲۰ روز است و موارد خیلی خاص این سهمیه را میگیرند. موارد پایینتر ۸۰، ۷۰ روز و… میگیرند. بستگی دارد به اینکه مددکار با مصاحبهای که با فرد انجام میدهد، تشخیص دهد که این فرد به چند روز نیاز دارد. مبلغی هم که وقتی فرد وارد محدوده ترافیکی میشود، از او کم میشود، مبلغ ناچیزی است. تقریبا به صورت رایگان حساب میشود. طرح خوبی است؛ ولی در مورد پلاک ویژه خودرو معلولین من در گفتگوی قبلی گفتم که متأسفانه دیگر به افراد نابینا و ناشنوا و معلولین ذهنی تعلق نمیگیرد.
-گفتید که یک اکانت در سامانه تهران من ایجاد میشود این اکانت باید به نام مددجو باشد یا به نام صاحب خودرو؟
-باید به نام خود مددجو باشد.
-سؤال بعدی که خیلی تکرار شده، مربوط به امور ژنتیکی به ویژه برای اتباع است. برای گرفتن خدمات آزمایش ژنتیک، چه باید کرد و اینکه آیا این خدمات به اتباع هم تعلق میگیرد یا خیر؟
-چون خیلی از خدماتی که بهزیستی ارائه میدهد، باید در سامانه ارمغان بهزیستی ثبت شود و نمیتوانیم برای اتباع ثبت کنیم، خیلی از این امکانات را نمیتوانیم به اتباع ارائه بدهیم. فعلاً بستر اداری، (نه قانونی چون به لحاظ قانونی منعی برای استفاده اتباع از این خدمات وجود ندارد) نتوانستیم ساز و کار اجرایی درستی پیدا کنیم که راحت در دسترس باشد که بتوان اطلاعات اتباع را ثبت کرد و خدمات مورد نیازشان را به آنها ارائه داد. چون نمیتوانیم دستهبندی شده ثبت کنیم، در ارائه خدمات اینچنینی به آنها مشکل داریم. به همین دلیل هم وقتی اتباع مراجعه میکنند، همکاران ما به سختی میتوانند به آنها کمک کنند. شاید خیلی وقتها نتوانند کمکشان کنند.
-آیا این دوستان میتوانند برای گرفتن خدماتی که بهزیستی نمیتواند ارائه کند، به دفتر مهاجرین مراجعه کنند؟
-دفاتر مهاجرت بعضی از خدمات را ارائه میدهد؛ ولی بیشتر حمایتهایی که دفاتر کفالت دارند، حمایتهای گروهی است. در مورد خانوادههای آسیب دیده و معلولین، این دفاتر کار چندانی انجام نمیدهند و ارتباط این افراد با سازمانهای حمایتی مثل بهزیستی هم، به نظر من ارتباط سازندهای نبوده است. به همین دلیل است که موفق نبودند.
-برای گرفتن چنین خدماتی، اگر اعضای ما از اتباع باشند، باید به کجا مراجعه کنند؟
-در زمینه استفاده از خدماتی که خیرین به بهزیستی ارائه میدهند، یعنی از معاونت مشارکتهای مردمی بهزیستی میتوانند کمک بگیرند و آنها هم راحتتر میتوانند به اتباع کمک کنند. اگر مسئلهای با واحد مشارکتهای مردمی بهزیستی حل میشود، میتوانند به آن مراجعه کنند؛ اما اگر از این طریق حل نشد، مجبور هستند که به دفاتر مهاجرت، وزارت کشور و دفاتر کفالت مراجعه کنند.
-در خصوص خدمات مربوط به آزمایش ژنتیک هم توضیح بدهید.
-ما یک دفتر به نام دفتر پیشگیری از معلولیت در معاونت پیشگیری سازمان بهزیستی داریم. وظایف این دفتر این است که در ابتدا به مردم در خصوص پیشگیری از ایجاد بیماریها و معلولیتهای ژنتیکی و پاکسازی جامعه از معلولیتهایی که به صورت ژنتیکی منتقل میشود، آگاهیسازی کند. موضوع دیگر حمایتهای مالی و معنوی در زمینه انجام مشاورهها و آزمایشهای ژنتیک است. افرادی که نیازمند به انجام آزمایش ژنتیک هستند، پس از اینکه مشاوره ژنتیک آنها به طور دقیق بررسی شد، باید به مراکزی که پروندهشان در آنجا است، مراجعه کنند و از معاونت توانبخشی معرفی نامهای را دریافت کنند برای معاونت پیشگیری. معاونت پیشگیری با معرفی نامهای که دریافت میکند، خدمات ژنتیک را به این فرد ارائه میدهد. اگر لازم باشد که آزمایشی انجام داده شود و اگر بهزیستی با جایی قرارداد داشته باشد، فرد را به آنجا معرفی میکند که آزمایش به صورت رایگان انجام شود و اگر اینچنین نباشد، فرد مراجعه میکند به آزمایشگاه ژنتیک و فاکتور مربوطه را به سازمان بهزیستی ارائه میدهد و بهزیستی کمک هزینه آزمایش ژنتیک را به آنها پرداخت میکند. شاید صد درصد مبلغ را پرداخت نکند؛ اما بخش قابل توجهی از آن را پرداخت میکند، در صورتی که خود سازمان بهزیستی این خدمت را نداشته باشد و مراکز درمانی و آزمایشگاههایی که با بهزیستی ارتباط دارند در آن مکان جغرافیایی یا آن شهرستان وجود نداشته باشد و فرد مجبور باشد از آزمایشگاههای عادی ژنتیک استفاده کند. دوستان بدانند که این وظیفه بر عهده معاونت پیشگیری سازمان بهزیستی است نه معاونت توانبخشی؛ یعنی به مددکاران اصرار نکنند که شما باید فاکتور من را بگیرید، سند کنید و کمک هزینه آن را به من پرداخت کنید. این وظیفه مربوط به معاونت پیشگیری است و توانبخشی باید فرد را به این معاونت ارجاع بدهد.
-آیا مددجویان بهزیستی میتوانند در زمینه تهیه دارو، عمل جراحی، دندان پزشکی، چشم پزشکی و… خدماتی را از بهزیستی دریافت کنند؟
من در لایو قبلی در این مورد صحبت کردم. ما یک کمک هزینه درمان داریم که جزء آییننامههای حمایتهای غیر مستمر مالی سازمان بهزیستی است. هر نوع درمانی انجام شود، بهزیستی موظف است که از نظر مالی به فرد معلول کمک کند. حالا این درمان میتواند جراحی چشم باشد یا گوش، میتواند داروهایی باشد که برای معلولیت استفاده میشود. افراد باید نسخه پزشک به علاوه فاکتورهای مربوطه به علاوه کپی شناسنامه و کارت ملی و شماره شبای خود را به مرکزی که در آن پرونده دارند ارائه بدهند و مرکز مراحل اداری آن را برای استفاده از این کمک هزینهها را انجام میدهند. برای افرادی که بستری بودند و فاکتورهای بیمارستانی دارند، فرد باید اصل خلاصه وضعیت خود را که صندوق بیمارستان در زمان تصفیه حساب مینویسد و مهر میزند، به مددکار ارائه بدهند. این مدارکی که گفتم، چه از داروخانه باشد و چه از بیمارستان، باید نسخه اصل آن ارائه شود. خیلی وقتها میبینیم که افراد میروند از بیمه تکمیلی استفاده میکنند، کپی مدارک را به بهزیستی ارائه میدهند که از بهزیستی هم کمکی دریافت کنند. ممکن است این سؤال مطرح شود که خیلی از نسخهها به صورت الکترونیک است، در این صورت چطور باید اقدام کنیم؟ اگر نسخه الکترونیک بود، شما از داروخانه بخواهید که وقتی داروها را دادند، پرینت نسخه را بگیرند و مُهرِ پرداخت شد را بزنند و به عنوان یک فاکتور به شما بدهند و شما میتوانید همان را به بهزیستی ارائه بدهید.
-خیلی از اعضای مؤسسه آرپی میگویند که ما وقتی به پزشک مراجعه کردیم و دارو گرفتیم یا جراحی کردیم، مدارک را به سازمان دادیم؛ اما سازمان هیچ کمک هزینهای به ما پرداخت نکرد. آیا بهرهمند شدن از این کمک هزینه شرایطی دارد؟
-شرایطی ندارد؛ اما به خصوص در شهر تهران کثرت مراجعان و بالا بودن مبلغ و عدم تناسب آن با اعتباری که بهزیستی استان تهران به شهر تهران ابلاغ میکند، باعث میشود که این کمک هزینهها پرداخت نشود؛ یعنی به هیچ وجه اعتباراتی که اختصاص داده میشود به شهر تهران، متوازن با تقاضاهای جامعۀ هدف نیست. شاید شهرستانها و استانهای دیگر این شلوغی و ازدحام تقاضا کمتر باشد و تعداد بیشتری بتوانند از این خدمت استفاده کنند؛ ولی در تهران، اگر کسی این کمک هزینه را دریافت نکرد، بداند که بودجه نرسیده است و نتوانستند پاسخ گوی همه باشند. چون اگر ایرادی وجود داشته باشد، ستاد بهزیستی شهر تهران آن را به مرکز عودت میدهد و اگر چنین شود، مراکز موظف هستند که اشکال و ایراد را به مددجو منتقل کنند و در صدد رفع آن بر آیند و مدارک را دوباره ارسال کنند. اگر هیچ ایرادی گرفته نشده؛ ولی پرداخت هم نشده، بدانید که اعتبارات کافی نبوده است.
-در صورتی که مددجویی هزینه درمان را دریافت نکند، میتواند شکایت کند؟
-هر مددجویی میتواند نسبت به عملکرد بهزیستی و مددکار خود شکایت داشته باشد؛ ولی باید ببینیم که این شکایت منطقی است یا خیر. مثلا من از بهزیستی شکایت میکنم. بهزیستی میگوید شما به من ۲ میلیارد تومان اعتبار دادید و من ۴ میلیارد و ۵۰۰ تومان فاکتور درمان از مردم گرفتم و انتظار دارم که به من کمک کنید. من در مورد این ۲ میلیارد الاهم و فالاهم کردم و به این اسناد پرداخت کردهام؛ یعنی سعی کردم به افرادی پرداخت کنم که نیازمندتر هستند. از نظر مددکار و کارشناس ما، این فرد با وجود کمبود بودجه در اولویت پرداخت نبوده است. به همین دلیل پرداخت نکردم. در این صورت حرف کارشناس بهزیستی منطقی است و نمیتوان از آن ایراد گرفت؛ اما اگر مددجو تشخیص دهد که اهمال کاری بوده و ممکن است از سوی همکاران ما در بهزیستی سهل انگاری رخ داده باشد، میتواند به سامانه دیدبان ملی سازمان بهزیستی تماس بگیرد و موضوع را با آنها در میان بگذارد و آنها مورد به مورد پیگیری میکنند. سامانه دیدبان سازمان بهزیستی به صورت یک سامانه ملی خدمات ارائه میدهد و شمارهاش هم ۱۴۸۲ است. خیلی از مددجوها از این سامانه اطلاع دارند و با آن تماس میگیرند؛ ولی بحث ما این است که حرفی که میزنیم مستند باشد. فرد باید بتواند مستند صحبت کند و دلایل منطقی بیاورد. اینکه
زنگ بزند و بگوید من فاکتور دادم. چرا سازمان بهزیستی پول من را نداده است، چندان منطقی نیست. باید ببینید که چرا نداده است. آیا داشته و نداده؟ آیا سهل انگاری صورت گرفته و کارش انجام نشده؟ وقتی به صورت منطقی و بر اساس قوانین و منطق صحبت کنید، دیگر کسی نمیتواند روی حرف شما حرفی بزند. در این صورت است که میتوانیم فرهنگ مطالبهگری را به صورت درست و منطقی داشته باشیم و به نحوی درخواستهای خود را مطرح کنیم که بعدا برچسب غیر منطقی بودن نخورد.
-موضوع بعدی، بحث تأمین اجتماعی و از کار افتادگی است. آیا افرادی مثل دوستان آرپی که بینایی خود را در طول زمان از دست میدهند، میتوانند از ماده ۷۱ تأمین اجتماعی استفاده کنند و از کار افتادگی بگیرند؟
-طبق نثر قانون از کار افتادگی، بیمه از کار افتادگی به فردی تعلق میگیرد که عوارض ناشی از کار یا حوادثی که در حین کار اتفاق افتاده باشد، منجر به محدودیت و معلولیت آن فرد شود؛ اما فردی که اشتغال تأثیری در معلولیت و محدودیت که به مرور بر او عارض شده، دخالتی نداشته، فرد نمیتواند از بیمه از کار افتادگی استفاده کند. اگر فردی آرپی تشخیص داده شود، به مرور زمان معلولیت بر او عارض میشود؛ ولی این مسئله ناشی از اشتغال او نیست. ما در صنعت بیمه حمایت مددکارانه از کارمند یا کارگر نداریم. میگوییم که اگر در حین کار و حوادث ناشی از کار، فرد دچار از کار افتادگی شده باشد، از او حمایت میکنیم و بیمه از کار افتادگی به او میدهیم؛ اما کسی که با معلولیت استخدام شده و به عنوان یک معلول شدت معلولیتش به هر دلیلی افزایشیافته و ما به عنوان کارفرما دخالتی در این اتفاق نداشتیم، بیمه از کار افتادگی به او تعلق نمیگیرد و از کار افتاده محسوب نمیشود. بحث بیمه بیکاری او هم اگر مشمول تعدیل نیروی انسانی شد، سر جایش باقی است و میتواند از بیمه بیکاری استفاده کند؛ اما از کار افتاده محسوب نمیشود. چون کار تأثیری در از کار افتادگی او نداشته است.
-افرادی هستند که در حین کار دچار حادثه شده و بینایی خود را از دست دادند. این افراد باید چقدر سابقه بیمه داشته باشند که مشمول بیمه از کار افتادگی شوند؟
-اگر کار موجب شده باشد که معلولیتی بر فرد عارض شود یا اگر معلولیت خفیفی داشتند و به واسطه کار افزایشیافته باشد، این فرد برای درخواست از کار افتادگی به کمسیون سازمان تأمین اجتماعی معرفی میشود؛ یعنی فرد ابتدا یک درخواست کتبی برای از کار افتادگی میدهد و این در کمسیون مطرح میشود. فرد را فرا میخوانند و چند پزشک معتمد سازمان تأمین اجتماعی حضور دارند و فرد را معاینه میکنند. اگر کمسیون تأیید کرد که این فرد به دلیل عوارض کار دچار محدودیت یا معلولیت شده، مینویسد که او شامل استفاده از بیمه از کار افتادگی خواهد شد. اگر رأی کمسیون منفی باشد، سازمان تأمین اجتماعی این کار را برای او انجام نمیدهد.
-موضوع بعدی معافیت مالیاتی از طریق فروش است. آیا افراد معلول و مددجویان سازمان بهزیستی معافیتی در این زمینه دارند؟
-خیر. در قانون مالیات هیچ معافیتی در مورد مالیات برای افراد معلول وجود ندارد و معافیت مالیاتی که افراد معلول را مستثنا کند از سایر افراد جامعه، وجود ندارد. افراد معلول باید مالیاتها را بپردازند. تنها معافیتی که در خصوص عوارض وجود دارد، همان عوارض ساخت است که پیش از این توضیح دادم. خیلی از دوستان مراجعه میکنند که هر سال عوارض نوسازی، پسماند و اینها میآید. آیا میتوانیم در این زمینهها معاف باشیم که پاسخ منفی است. عوارض پسماند و نوسازی یا وقتی خودرویی را میفروشید یا خانهای را معامله میکنید، باید عوارض و مالیاتهای مربوطه را بپردازید. در زمینه ثبت اسناد هم بگویم که برای افراد نابینا، خود فرد باید شخصی را که مورد اعتماد صددرصدی اوست برای تأیید امضا به همراه خود در دفترخانه داشته باشد؛ یعنی این طور نیست که سازمان بهزیستی یا یک سازمان حمایت کننده، مثلا دفتر حقوقی سازمان بهزیستی یا دفتر حقوقی جای دیگر یا از کانون وکلا کسی را به عنوان معتمد فرد نابینا معرفی کنند. مثلا اگر شما دارید خانهای را میخرید یا میفروشید و میخواهید در دفترخانه امضا کنید، مسئول دفترخانه تقاضا میکند که فردی بیاید امضای شما را تأیید کند. مثلا میتوانید خواهر، برادر، پدر یا مادرتان را با خود ببرید. چون شما نمیتوانید متن سند را بخوانید، باید فردی به همراه داشته باشید که متن را برایتان بخواند و زمانی که امضا کردید، امضای شما را تأیید کند که این سند به سمع و نظر شما رسیده است.